غریبِ مادر حسین
غریب، مادرِ حسیـن...
شهدا شهید به دنیا می آیند و شهید هم از دنیا می روند...
اینکه چگونه به دنیا می آییم و چگونه از دنیا می رویم وابسته به چگونه زیستن ماست...
گویی جا مانده ام!
مثل همان مسافری که، زمانی به ایستگاه می رسد که صدای سوت حرکت قطار را می شنود...
به دیگران پناه می برم تا تسکین دهم درد دوریتان را!
فریب می دهم خودم را!
هیچکس برایم "تـو" نمی شود...
کسی چه می داند!
شاید غلامی مثل قنبر، غمبَر علی(علیه السلام) بوده...
همه می گفتند: چقدر چشمانت شبیه اوست!
اما من می گویم ای کاش نگاهم مثل او باشد!
شهیدی را می گویم که آبروی ماست...