نگـــــارنده دل

هیـچ یعنـی مـن، وقتـی که "تــو" را بگیـرنـد ز مـن..!

هیـچ یعنـی مـن، وقتـی که "تــو" را بگیـرنـد ز مـن..!

نگـــــارنده دل
آخرین مطالب
  • ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۰۱ درد
  • ۱۳ آبان ۹۳ ، ۱۴:۵۱ پرچم
نویسندگان

حسرت (نقل قول)

دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۲۱ ب.ظ

دانـی کـه دلـم چـه از خـدا مـی خـواهـد؟!

بـی پـرده بـگـویـمت تــو را مـی خـواهـد...


۹۲/۱۰/۰۲ موافقین ۳ مخالفین ۰
₪نگـارنـده ₪

نظرات  (۴)

۰۲ دی ۹۲ ، ۲۲:۲۹ ₪محـرّم زآده!₪
تورا می خواهد........
۰۵ دی ۹۲ ، ۱۱:۴۶ ... خادم الزهرا

سفارشش نماز اول وقت بود.

بعد از نماز هم کار همیشگی ش خوندن زیارت عاشورا؛ حتی اگه مهمونی بود یا کار داشت یا موقع غذا بود تا زیارت عاشورا نمی خوند نمی اومد.

شب عاشورا یا توی مراسم دعا گریه اش دیدنی بود. طوری گریه می کرد که همه بدنش می لرزید. توی عزای امام حسین سیاه می پوشید و صف اول سینه می زد.

 خیلیها عاشق عزاداریش بودند.

 وقت نوحه خونی و عزاداری کارشون شده بود نشستن کنار حاجی؛ بلکه از حالت های معنویش تأثیر بگیرند...


یاحسین
ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه؟...
۱۴ دی ۹۲ ، ۲۳:۰۷ فدایی زینب...
یه شش گوشه...

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی